نقش مشترک هنر های تجسمی و عمومی در علاقه مند کردن مردم به آثار تاریخی

نقش مشترک هنر های تجسمی و عمومی در علاقه مند کردن مردم به آثار تاریخی
(نقش هنر های تجسمی)
مقدمه
هنر تجسمی، به عنوان هنر تزئینی و هنری کاربردی همیشه با سازو کار و زندگی مردم در ارتباط بوده در اکثر دوره های گذشته و معاصر همیشه بستری برای تجلی ارزش های فرهنگی بـوده و تصویرش بر مبنای اوضاع مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تغییر کرده است.
انسان و مـحیط فیزیکی ساخته دست او، رابـطه مـتقابل و درهمکنش میان خود را تقویت کرده و در این روند محیط بازتابی از تصورات، علایق و ساختار نظام ارزشی انسان سازنده اش بوده و در همان حال رفتارهاي او را تحت تأثیر قرار داده است.
مقوله” هنر عمومی ” یا به بیانی ساده هنر پاپ ،هنر توده، هنر مردم وار از جمله جنبش های قرن بیستم و دستاورد های این برهه از تاریخ به شمار می رود.
این واژه نخستین بار توسط همیلتن و جان مک هله پا به عرصه هنر گذاشت[1] از خصیصه هایی که آرماجانی”[1] در مورد هـنر در فـضای عمومی بیان می کند می توان بـه بـازبودن، مفید بودن و اشتراکی بودن آن اشاره کرد.
همچنین او اعتقاد دارد هنر عمومی در تلاش برای اسطوره زدایی از هنر می باشد[2] به این معنی که در بحث هنرعمومی، اسطوره سازنده اثر هـنري در ادراک آن از طـرف عموم نقش ضعیفی را بـازی مـی کند.
فضای عمومی در شهر، همیشه بستری برای تجلی ارزشهای فرهنگی هر دورهای بـوده و تصویرش بر مبنای اوضاع مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تغییر کرده است.
انسان و مـحیط فیزیکی ساخته دست او، رابـطه مـتقابل و درهمکنش میان خود را تقویت کرده و در این روند محیط بازتابی از تصورات، علایق و ساختار نظام ارزشی انسان سازندهاش بوده و در همان حال رفتارهاي او را تحت تأثیر قرار داده است.
در حال حاضر مرز بین اثار تاریخی و زمینه علاقه مردم طی دوره های گذشته کم رنگ تر شده و این خود به بی توجهی با این آثار ارزشمند ختم شده است.(نقش هنر های تجسمی)
نمونه های مختلف هنر عمومی با تلفیق جنبه های زیبایی شناسانه هنر تجسمی می تواند .
با شکل نماد گرایانه ، مجسمه های رئال و سورئال ،تندیس و هنر گرافیک شهری باز تاب های مختلفی در علاقه مندی مردم داشته باشند.
اما در تمام دوران حیات فضای عمومی در شهرها از ابتدا تاکنون، هنر با حضور خود در این فضا نقش ارزندهای را در پایداری اجتماعی جوامع و تحکیم نمادهای فرهنگی و تلفیق آنـها در فـضای عـمومی و شهری بازی کرده و لذا این پژوهش با توجه به بیان مسئله تحقیق طی مطالب مذکور در پی دستیابی به جلوه های مهم نقش آفرینی خلاقانه در هنر تجسمی در تدائی بهتر اثار تاریخی و بالا بردن میزان علاقه مردم می باشد.
مهم ترین سوال در زمینه هنر عمومی این است :
- که چگونه هنر تجسمی می تواند در علاقه مند کردن مردم به اثار تاریخی نقش پر رنگی داشته باشد؟
- هنر تجسمی در چه مکان هایی گویایی بهتری در علاقه مند کردن مردم دارد؟
- چه چیزی را میتوان بـه عـنوان هنر تجسمی ادراک کرد ؟
هدف از این پژوهش بررسی و شناخت عوامل موثر در علاقه مند کردن مردم به آثار تاریخی و همچنین زمینه های فهمی و ادراکی هنر تجسمی در بیان این مقوله می باشد.
مواد و رو ش تحقیق
روش تحقیق در این پژوهش از نوع کیفی و به صورت توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و اسناد و مدارک موجود می باشد.
پژوهش کیفی به تفسیر شرایط می پردازد و بر نقش محقق به منزلۀ عنصری حیاتی در نتیجۀ حاصل از تحقیق تأکید خاص دارد.
لذا در پژوهش حاضر، تلاش بر آن است که بر پایه منابع و اسناد کتابخانه ای و منابع معتبر ،به بررسی نقش سیاست گذاری فرهنگی در حوزه هنرهای تجسمی و هنر عمومی در رابطه با علاقه مند کردن مردم به بناهای تاریخی بپردازد.
ادبیات نظری تحقیق
واژه شناسی و تعریف هنر
اصل و ریشه واژه هنر به لفظ «سونر» و «سونره» سانسکریت بر می گردد. سونر و سونره در زبان اوستایی به هونر و هونره قلب شده اند.(نقش هنر های تجسمی)
«هو» یا «سو» به معنی نیک و «نر» و «نره» به معنی مرد و زن آمده است [3]پس ترکیب هونر یا هونره به معنای «نیک مرد» و «نیک زن» یا مرد و زن خوب و فرزانه بوده است.
در کتاب اوستا هنر از صفات اهورامزدا به شمار رفته است .در یونان باستان در مورد هنر از واژه «تخنو» استفاده می کردند که به هر دو معنای امروزی فن و هنر بکار می رفت.
جالب است که این واژه به تدریج به واژه «تکنیک» می رسد که در نقطه هنر امروزی است.
وازه لاتین «آرس» نیز تمایزی میان فن و هنر را نشان نمی داد. مصدر لاتین «آرتم» به معنای گرد هم آوردن بود. هر دو واژه «آرس» و «آرت» در دوران نوزایی(رنسانس) به معنای چیزهای آموختنی مورد استفاده قرار می گرفتند.
به هر حال، تعريف هنر به نوع نگاه انسان به هستي و طبيعت و رمز و راز عالم و تلاش براي كشف و ابراز آن در قالبي زيبا بستگي تام دارد.
تعريف هنر، هدف آن و انواع رفتارها و مصداق هاي هنري به همين مقوله وابسته است. به اين دليل است كه نسبيت در تعريف هنر و قلمرو آن مطرح مي شود.
بحث و بررسي درباره هنر، تنها به چيستي هنر مربوط نميشود، بلكه درباره اينكه هنر چه بايد باشد و چه ويژگيهايي در هنر بايد برجسته شود و كداميك از ويژگي ها، برترين ارزش را دارد، نگرش هاي مختلفي وجود دارد، به گونه اي كه تفهيم و تفاهم در مباحث هنري، مشكل شده است.
در این ایام این واژه بیشتر در مورد بیان نوع خاصی از حقیقت یعنی «حقیقت تخیلی» به کار می رفت.
پس ریشه کلمه آرت به معنی متصل کردن و پیوند دادن با وساطت امر مقدس است.کلمات معادل آرت در فرهنگ ایرانی خود جامعیت این مفهوم و پیوند ارگانیک آن را با دیگر وجوه حیات بازگو می کنند. کلمه آرت در فارسی معادل «فن» ،«هنر» و گاه «صنعت» است[4].
هنرهای تجسمی
هنرهای تجسمی به درک و فهم بیننده وابسته است و هنرمند باید بتواند با مخاطب و بیننده آثارش به خوبی ارتباط پیدا کرده و منظور خود را منتقل کند.(نقش هنر های تجسمی)
همه افراد در گروه سنی مختلف می توانند با هنرهای تجسمی ارتباط خوبی برقرار کنند و هر کس به فراخور ادراک خود برداشت مختلفی داشته باشد.
جاذبه هنرهای تجسمی به قدری است که گاهی بیننده مسحور شکل، طرح و خطوط شده ، از درک مطلب مورد نظر هنرمند دور می شود.
انسان نیازمند ارتباط با محیط اطراف و انسان های دیگر است. زبان وسیله مهمی در ارتباط با همنوعان و جهان پیرامون ماست. انتقال درست مفاهیم در زبان بسیار مهم است .
هنر راه ارتباطی شیرین و جذابی است که می تواند به ارتباط انسان ها با جهان منجر شود. همان گونه که زبان نیاز به یادگیری دارد، هنر نیز آموختنی است.
درک هنرهای تجسمی بستگی به شناخت و درک عناصر هنری دارد.بدون شناخت و درک نمی توان ارتباط صحیحی ایجاد کرد.
عنوان هنرهای تجسمی را میتوان به آن دسته از هنرها اطلاق نمود که قابلیت تجسمی و شکل پذیری داشته و به عبارتی تجسم یا به جسمیت درآمدن باورها، تخیلات، ایدهها و احساسات هنرمند میباشند که به وسیله مواد و مصالح قابل رویت میگردند.
در وهله نخست هنرهای تجسمی شامل نقاشی، طراحی، مجسمه سازی، معماری، گرافیک و برخی هنرهای تزیینی میشد اما پس از قرن نوزدهم و اختراع عکاسی، سینما و توسعه هنر گرافیک و تصویرسازی، به دلیل رابطه مستقیم و گسترده این هنرهای نوظهور با حس بصری و درک آنها توسط قوه بینایی به آنها هنرهای بصری ( Visual Arts) نیز گفته میشود[5].(نقش هنر های تجسمی)
تعریف هنر عمومی
همیلتن هنر عمومی را با تعابیری همچون،هنر جوان،ارزان،مردمی،فانی،مصرف گرا،کنایه آمیز،شهوت انگیز و فریبنده تبیین می کند[1].
هنر عمومی مفهوم جدیدی نـیست، بـلکه از زمـان های دور وجود داشته است. این هنر و سـنت هایش، ریـشه تاریخی در فرهنگ های ادوار مختلف داشته اند. این هنر همچنین با قدرت های سیاسی، مذهبی و اقتصادی مـرتبط بـوده و استفاده و عملکردش با گذشت زمـان تـغییر کرده اسـت.
هـنری کـه ما در فضای عمومی می یابیم، بیش از دیـگر گـرایشات هنری و زیباشناختی تبیین کننده و نشان دهنده موقعیت اجتماعی و فرهنگی جامعه در زمان خود می باشد.
اقـدامات صـورت گرفته در این زمینه به تشکیل تـصویر ویژهای از شهر و علامت های قـابل شـناخت در آن کمک می کند. هنر در مکانهای عـمومی روابـط بین مردم را تحت تأثیر قرار داده و باعث ارتقاء سطح سلامتی و تمول جوامع می شود[6].
مفهوم هنر عمومی و محیط شهری
هنر عمومی در مفهوم عـامش، هـنری است که در فضای عمومی واقع شـده اسـت. اگر بـخواهیم آن را از طـریق قـراردادیاش تعریف کنیم، این هـنر، هنری است نظم یافته و تخصیص یافته برای عموم و دارای ویژگی اشتراکی بودن.
از جنبه دسترسی آن را به طـور مـعمول می توان در محیط بیروني پیدا کرد، هـمچنین بـر مـبنای بـستری کـه در آن واقع شده اسـت قـابل دریافت و ادراک می باشد.
تمام این تعاریف به همان میزان گستردگیشان غیر پایدار می باشند و هیچ کدام از آنها قـابلیت پوشـش تـمام جنبه های این مقوله را ندارند.
تعریفی که بـه خـوبی مـی تـواند جـمع بندی از تـعاریف مختلف از مفهوم هنر عمومی باشد توسط ژاویر مادرولو بیان شده است:گونه ای مشخص از هنر که نصیب گروه خاصی از شهروندان در هنر معاصر نبوده و مکانش در فضای باز شهری مـي باشد[7].
هنر عمومی می تواند به معنای محدوده وسیعی از عوامل مختلف از فعالیت ها و وقایع باشد.
بعضی از مظاهر هنر عـامه پسند می تواند در این حیطه مورد توجه قرار گیرد از این جهت که : فـعالیت های پرمـعنایی هـستند بنابراین می توانیم برچسب هنر را به آنها بزنیم.(نقش هنر های تجسمی)
- مورد توجه عموم بوده و در صحنه عمومی اتفاق می افتند.
- بعضی از آنـها بـه وسیله منابع عمومی سرمایه گذاری میشوند و بعضی دیگر به وسیله یک شخص، امـا هـمه اينـها با یک هدف روشن در قالب فعالیت عمومی نمودار میشوند.
ما میتوانیم مفهوم هنر عمومی را در مـوارد زیر گسترش دهیم :
وقایع
- کارهای برجسته و شاهکارها
- فعالیت ها
- هر نوع تظاهر هنر نـمایشی
- هر نوع تظاهر هـنر مـوسیقی
- و در کل تمام فعالیت های خلاقانه و پرمعنی
البته معمولاً زمانی که در مورد هنر عمومی صحبت شده بیشتر به موضوعاتی که به صورت دائمی در فضای عمومی قرار گرفته رجوع می شود.
اصلی ترین دسته بندی برای هـنر عمومی دائمی به صورت زیر بیان شده است.
يادمان هاي تاريخي
هرشیء، ساختمان یا موضوعی که گویای تاریخ برجسته یک جامعه باشد، که این جامعه می تواند از یک شهر بزرگ تا یک مـحله تـغییر کند.
ساختمانهای ویژه
آنهایی که به دلیل : 1. مقیاس (مانند آسمان خراش ها) 2. منحصر به فرد بودن 3. ارزشهاي زیباشناختی ملحق به آنها، متفاوت از دیگر ساختمان ها در شهر خودنمایی می کنند.
يادگاري ها
مجسمه ها، آب نماها و سـاخته هایی که يادآور تصاوير، نمادها، افراد مهم و حقايقي در مورد شهر باشند.(نقش هنر های تجسمی)
تزئينات
مجسمه ها و فواره هایي كه در جهت اصلاح منظرشهري در شهر قرار گرفته اند.
عناصر مبلمان شهري
مهم ترين وظيفه اين عناصر ارتقاء سطح كيفي مـحيط شـهري براي پاسخ به نيازهاي شهروندان است كه داراي جهت گيري هاي زير مي باشند :
- در جهت فعاليت هاي ممانعتي و بازدارنده
- در جهت نظم دهي به حركت در فضای عمومی
- در جهت ايجاد احساس بهتر شهروندان از شهر
- به منظور جهت دهي بـه عـناصر مـعماري منظر
لذا در این پژوهش آنچه موضوع مورد بررسی را شکل می دهد در جهت ایجاد احساس بهتر مردم و شهروندان و علاقه مند کردن انها به آثار تاریخی می باشد.
که این موضوع می تواند از این نوع جهت گیری مورد اهمیت باشد؛زیرا باعث ارتباط بیشتر مردم در فضای تاریخی و همچنین زمینه حضور بیشتر آنها در کنار این اثار را افزایش داده و از این حیث باعث افزایش علاقه مردم به آثار تاریخی می گردد.
فضاهای شهری موفق با حضور مردم شخصیت می یابند و از این طریق شخصیت این گونه فضاها تقویت می گردد[8].(نقش هنر های تجسمی)
بر این اساس هنر عمومی را می توان نوعی تشریک مساعی به سوی توسعه پایدار و افزایش میزان علاقه مندی مردم دانست، که می تواند به اهداف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در یک منطقه شهری کمک کند.
برای مشاهده مطالب بیشتر به سایت فرزدان مراجعه نماید.
دیدگاهتان را بنویسید