پیش بینی سازگاری زوجهای جوان بر مبنای تمایز یافتگی از خانواده اصلی و ویژگیهای شخصیتی

پیش بینی سازگاری زوجهای جوان بر مبنای تمایز یافتگی از خانواده اصلی و ویژگیهای شخصیتی
(سازگاری زوجهای جوان)
ازدواج یکی از مهم ترین و پایدار ترین روابط بین فردی است (ترودل و گلودفورب، 2010). خانواده به عنوان یک گروه واحد اجتماعی دربرگیرنده ی بیشترین، عمیق ترین و اساسی ترین مناسبات انسانی است که براساس ازدواج و زندگی زناشویی شکل می گیرد (شیخ محسنی، 1384).
از این رو آنچه در خانواده و یگانگی زن و شوهر نقش بیشتری بر عهده دارد سازگاری زن و شوهر با یکدیگر است (معین، غیاثی و مسموعی، 1390).
سازگاری زناشویی عبارت است از هماهنگی و همدلی در وصول به اهداف مشترک زندگی بین زن و شوهر که به احساس رضایت از زندگی با یکدیگر منجر می شود.
سازگاری بین زن و شوهر به آنها اجاز می دهد تا از تعارض پرهیز کنند و با شیوه ای مناسب آنها را حل کنند، به طور که هر دو از ازدواج و رابطه بایکدیگر احساس رضایت داشته باشند (چن، 2007).(سازگاری زوجهای جوان)
در مقابل ناسازگاری زناشویی از آسیب های مهم در خانواده است. همسران ناسازگار از عادات و شخصیت همسر خود ناراضی بوده و در حوزه های گوناگون مشکل ارتباطی دارند (فاورز و السون، 1992). افزایش میزان طلاق جوامع مختلف و نیز درکشور ما یکی از مهم ترین آسیب های ناسازگاری زناشویی است.
براساس آمارهای گزارش شده در ثبت احوال روند طلاق رو به افزایش است؛ به این صورت که 39 هزار و 981 واقعه طلاق طی سه ماه اول سال 95 به ثبت رسیده است که نسبت به مدت مشابه سال قبل 5/17 درصد افزایش داشته است (دنیای اقتصاد، 1395) و این آمار دلیلی بر جلوگیری و مقابله با این بحران اجتماعی است.
افزاش طلاق نشان از عدم ناسازگاری بین زوجین است (رسولی و سلطانی گردفرامرز، 1391).
همچنین آمار طلاق منعکس کننده ی همه ی واقعیات زندگی زناشویی نیست.
زیرا مطالعات نشان می دهند که بسیاری از زوج های ناراضی همچنان به زندگی با یکدیگر ادامه می دهند؛ بنابراین معلوم نیست آنهایی که متأهل باقی می مانند چقدر از زندگی خود احساس رضایت می کنند (هالفورد، 2005).
شناخت عواملی که زمینه را برای بروز سازگاری و ناسازگاری زناشویی زوج ها را فراهم می کند نقش مهمی در کاهش آمار طلاق در جامعه دارد. (سازگاری زوجهای جوان)
پژوهشهاي متعدد اهميت سازگاري زناشویي را تأیيد می کنند (اسپرجر، 2001؛ بایرز، 2005؛ ترودل 2002؛ سانتیلا و همکاران، 2008).
رضایتی که همسران در ازدواج تجربه ميکنند، از ابعاد بسيار مهم نظام زناشویي است (تاني گوچي، فریمن، تيلور و مالکارن،2006)، و اثرات بسيار چشمگير در رابطه زوجين دارد.
این اثر به ویژه در سال هاي ابتدایي پس از ازدواج و اوایل زندگي زوجهاي جوان، برجسته تر مينماید، زیرا زندگي زناشویي بسيار پرتنش است و زوجها بيشترین کاهش رضامندي و بالاترین ميزان جدایي را در خلال این سالها تجربه مي کنند (استوری و بردبری، 2004).
به نظر می رسد یکی از مهم ترین این عوامل نقش تجاربی است که هریک از زوجین در دوران زندگی قبل از ازدواج در خانواده های خود داشته اند.
و تأثیر ارتباط با خانواده ی اصلی و نقش و تأثیر آن در دوران بعد از ازدواج نیز ادامه می یابد و می تواند به طور مستقیم یا غیر مستقیم زندگی فرد را تحت تأثیر قرار دهد.
در این خصوص پژوهش های بسیاری به بررسی تأثیرات خاننواده اصلی در زندگی زناشویی فرد پرداخته اند و اکثریت قریب به اتفاق آنها به عوامل مرتبط با خانواده اصلی که ازدوران قبل از ازدواج شکل می گیرد، اشاره کرده اند؛ نتایج این پژوهش ها نشان می دهد که تعارضات و الگوهای ارتباطی در زندگی زناشوی مشابه با تعارضات والگوهای ارتباطی در خانواده اصلی هستند و تجارب خانواده اصلی و عوامل مرتبط با آن می تواند زندگی زناشویی را تحت تأثیر قرار دهد.(سازگاری زوجهای جوان)
خانواده درمانگران چندنسلی، طی مدت زمان طولانی به تأثیرات امور ناتمام مربوط به خانواده های اصلی بر افراد و روابط شان برای نسل ها، اشاره کرده اند.
مشکلات فعلی نامربوط مانند اختلافات زناشویی، افسردگی، مشکلات مربوط به اعتماد به نفس، یا مشکلات مربوط به مدیرت روابط با کودکان ممکن است تنش های مداومی که در رابطه با خانوادگی اصلی وجود داشه است را منعکس کند. این مسئله می تواند شکل تنش های فعلی را به خود بگیرد؛ برای مثال در قالب مشکل با همسر یا والدین همسر؛ که بدین وسیله باید کشمکش های روابط بین نسلی در گذشته ریشه کن شود (فیشبان، 2005).
همسو با نظریه ی سیستمی، مک گلدریک و کارتر (2003) بیان می کنند که خانواده بر ازدواج فرزندان و اینکه چه کسی، چه موقع، چگونه ازدواج خواهد کرد، تأثیر نیرومندی دارد.
واقعيت آن است که هریک از همسران، تجارب و انتظاراتي را به رابطه زناشویي مي آورند که ممکن است بازمانده تجارب قبلي آنان باشند (هازان و شيور، 1987) و کاملا روشن است که چنين تجاربي بر رفتار متقابل و تمامي ابعاد زندگي زناشویي زوجين تأثير خواهد گذاشت. (سازگاری زوجهای جوان)
رفتار اعضاي یک خانواده تابعي از رفتار سایر اعضاي خانواده است و بسياري اوقات تعارضاتي که ميان زن و شوهر رخ مي دهد، حاصل تأثير سيستم خانوادۀ اوليه است.
پژوهش مورارا و تورليک (2012) نشان داد که مفاهيم درک شده افراد از خانواده اصلي، پيش بيني کننده الگوهاي زناشویي فرزندان آنهاست. یکي از ویژگي هاي خانواده سالم، کمک به اعضاي خود در جهت تمایزیافتگي است. توجه به میزان تمایز یافتگی از خانواده اهمیت دارد، زیرا میزان و شیوه ای که این افراد از خانواده اصلی تمایز می یابند و خود را با زندگی زناشویی منطبق می کنند ممکن است کیفیت روابط زناشویی و ازدواج آن ها را در آینده تحت تأثیر قرار دهد (هولمن، لارسون و هارمر، 2001؛ ویلانت، 1978).
تمایزیافتگی از خانواده تعیین کننده ی سازگاری زناشویی فرزندان و وضعت روانی –عاطفی آن ها در ازدواج شان است (بوتا، برگ و وانتر، 2009).
مفهوم تمایزیافتگي ناظر بر وضعيتي است که یک عضو خانواده کارکرد عقلاني خود را از کارکرد هيجاني متمایز سازد و از امتزاج با هيجانات غالب خانواده احتراز کند (گلدنبرگ و گلدنبرگ، ترجمه حسين شاهي براوتي و همکاران، 1392).
بوئن معتقد است سطح تمایزیافتگي فرد در خانواده اصلي اش به دست مي آید و در زندگي آینده او اثر مي گذارد (ماینارد، 2000).
پيروان بوئن معتقدند افراد گرایش دارند که سبک ارتباطي آموخته شده در خانوادهاي که در آن بزرگ مي شوند در همسرگزیني و سایر روابط مهم تکرار کنند و الگوهاي مشابهي را به فرزندانشان انتقال دهند (مؤمني و عليخاني، 1392).
نقش و روابطي را که فرد در خانواده اصلي خود تجربه مي کند، پایه اي براي رفتار آینده اوست. مدلهاي رفتاري خانواده مي تواند بر سازگاري در روابط شخصي، به ویژه روابط صميمي مانند ازدواج تأثير بگذارد.
به طور کلي هدف خودمتمایزسازي، افزایش ميزان سازگاري فرد به تغييرات زندگي و در نتيجه کاهش اضطراب است (تایتلمن، 1998) و این مسأله اگر در ارتباط با ناسازگاریهاي زناشویي در نظر گرفته شود، افزایش دهنده سطح سازگاري زناشویي خواهد بود.(سازگاری زوجهای جوان)
بسياري افراد در پژوهش هاي خود به رابطه تمایزیافتگي و سازگاري و رضایت زناشویي پرداخته اند.
در همين زمينه زارعي، آریامنش و فلاح چاي (1392) بيان مي کنند که سطوح تمایز یافتگي بالا با رضایت زناشویي رابطه مستقيم دارد. وارینگ و پاتون (1984)، نجف لویي (1385)، عليکي و نظري (1387)، رجبي و رسایی (1388)، اسمعيلي، فرحبخش و زارعي (1390)، هاوس و مالينکرود (1998)، لاوری (1984)، اسکورون و فریدلندر(1998)، شوارتز، تيگپن و مونتگومري (2006)، مورداک و گور (2004)، اسکورون (2000)، ولدخاني (1387)، ميلر، آندرسون و کال (2004)؛ اسکورون و دندي (2004)، اسکورون و اشميت(2003)، صحت (1386)، و پلگ (2008) نيز در پژوهشهاي خود به نتایج مشابهي دست یافتند.
بيرامي و همکاران (1391) نيز در پژوهش خود دریافتند که از ميان مؤلفه هاي تمایزیافتگي خود، موقعيت من بهترین پيش بيني کننده رضایت زناشویي است.
بر اساس دیدگاه نيزلک (2007) و گاشو و کنستانتين(2003)، تجربيات و ویژگيهاي فردي با سازگاري زناشویي در ارتباط هستند و خودمتمایزسازي به مثابه یکي از مشخصه هاي فردي با سازگاري زناشویي ارتباط دارد.
از سویي نيز اهميت خانواده اصلي تا بدان جاست که رضایت و عدم رضایت زناشویي والدین مي تواند حتي سازگاري زناشویي فرزندان را در سالهاي بعد پيش بيني کند.
کانگر، کویي، براینت و الدر(2000) از مشاهده 193 خانواده دریافتند که روابط زناشویي والدین طي سالهاي 1979 تا 1992 (زماني که فرزندان جوان نزد خانواده اصلي خود زندگي مي کردند) پيش بيني کننده رفتار فرزندان آنها با همسرانشان در سال 1997 ( زماني که فرزندان آنها، خود تشکيل خانواده داده بودند) بود
همچنین، نظم و قوام هر خانواده وابسته به عوامل زیادی است از جمله می توان به عواملی چون میزان رضایت زناشویی، رشد اجتماعی-عاطفی، میزان آگاهی از وظایف و ویژگیهای شخصیتی زوجین در طول زندگی مشترک اشاره کرد .(سازگاری زوجهای جوان)
در این میان زن پایه اساسی در انسجام و دوام کانون خانواده و همچنین نقش مهمی در پرورش و رشد شخصیت فرزندان و آینده سازان جامعه دارد (حافظ شعرباف، حسینیان، 1390).
شخصیت به عنوان عنصر ثابت رفتار دارای ویژگیهایی است که این ویژگیها در تمام جنبه های زندگی شخصی و اجتماعی فرد تاثیر می گذارد شخصیت، الگویی از رفتار اجتماعی و روابط اجتماعی متقابل است بنابراین شخصیت یک فرد راههایی است که وی نسبت به دیگران واکنش نشان داده یا با آنها تعامل می کند شناخت ویژگیهای شخصیتی و ارتباط آن با رضایت زناشویی می تواند تبیین کننده ازدواج موفق باشد (تقوا و رفاهی، ۱۳۸۸).
شناخت ما از شخصیت خویش به ما بینش می دهد چگونه پاسخهای خاصی به دیگران بدهیم و حتی مهمتر از آن به درک و شناخت و تفاوت دیگران در ارائه پاسخ، به ما کمک خواهد کرد (نل و آول، 2010). رویکرد صفات به شخصیت، امروزه جایگاه ویژه ای را در مطالعات شخصیت کسب کرده است.
بسیاری از پژوهشگران صفات برآنند که می توان صفات را بر اساس پنج بعد گسترده تر و دوقطبی تنظیم کرد.
این ابعاد به عنوان پنج عامل بزرگ خوانده می شود. روانشناسان صفات در مورد پنج بعد یا عامل اصلی برای توصیف همه صفات شخصیت، اتفاق نظر دارند (پِروین و اولیور، 1389).
زوبی (2005) در بررسی تاثیر شخصیت بر رضایت زناشویی دریافت که همبستگی بین خوشایندی، گشودگی به تجربه و وجدانی بودن با شاخصهای رضایت زناشویی متوسط و مثبت؛ و بین روانرنجورخویی و شاخصهای رضایت زناشویی، متوسط و منفی است
رنشا، بالیس و اسمیت (2010 ) در پژوهشی در مورد مؤلفه های هیجان پذیری منفی و رضایت زناشویی به این نتیجه رسیدند جنبه های مختلف روان آزردگی، خصومت و عصبانیت بر کیفیت روابط تاثیرگذارند؛ و افسردگی، خصومت و عصبانیت تاثیرهای منفی چشمگیری بر رضایت زناشویی دارند.(سازگاری زوجهای جوان)
از اینرو پژوهشگران مذکور پیشنهاد کردند در بررسی سازگاری زناشویی لازم و مهم است .
بین جنبه های مختلف روان آزردگی تمایز قائل شد و به خشم به عنوان عامل مهمی در اختلاف های زناشویی، نگریست.
نتایج پژوهش سووارنا و ناتانکومار (2009) نشان داد انسجام و سازگاری زناشویی بهطور کلی با رضایت زناشویی و ابعاد شخصیت؛ و احساس هیجانی با سازگاری زناشویی، ارتباط قابل توجهی دارد.
در این میان برونگرایی، توافق پذیری و وجدان ارتباط بیشتری با رضایت زناشویی داشت.
نوع مطالعه
اين پژوهش از روش همبستگي استفاده شده است که هدف از آن بررسي رابطه حدود تغييرات يك يا چند متغير با حدود تغييرات يك يا چند متغير ديگر است (دلاور،1388). لذا میتوان گفت پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و بصورت کمی و از لحاظ روش توصیفی از نوع همبستگی بوده است.
درمطالعات همبستگی هیچ یک از متغیرهای مورد مطالعه دستکاری نمی گردد و فقط به شناسایی ارتباط بین متغیرها ( در پژوهش حاضر پیش بینی سازگاری زوجهای جوان بر مبنای تمایز یافتگی از خانواده اصلی و ویژگیهای شخصیتی در شهر اصفهان)پرداخته می شود.(سازگاری زوجهای جوان)
مراحل اجرايي
در ابتدا نسخه ی اینترنتی و فرم کاغذی پرسشنامه ها تهیه خواهد شد. هر دو نسخه اینترنتی و کاغذی علاوه بر پرسشنامه ها شامل فرم رضایت برای شرکت در پژوهش و دستورالعمل خواهند بود که توسط شرکت کنندگان مطالعه و امضاء می شود.
در بخش دستورالعمل، شرایط شرکت در پژوهش شرح داده می شود و تأکید می شود که سؤالات باید توسط همسر (زن) به صورت مستقل و بدون مشورت با شوهر پاسخ داده شود.
فرم رضایتنامه شامل معرفی مختصر اهداف پژوهش می باشد و در آن بر محرمانه بودن اطلاعات تأکید می شود.
جهت حفظ محرمانگی، پرسشنامه های کاغذی در پاکت های در بسته ارائه می شود و فرم آنلاین دارای نشانی اینترنتی برای دسترسی شخصی است.
در عین حال ملاحظات مرتبط با محرمانگی اطلاعات چنین ایجاب می کند که پرسشنامه ها به صورت ناشناس و بدون ذکر نام و نام خانوادگی پاسخ داده شوند. در نتیجه فرم های کاغذی کد گذاری می شوند. در نسخه اینترنتی از زنان در خواست می شود که یک یا کلمه را به عنوان کد انتخاب کنند، تا در صورت درخواست نتایج این پرسشنامه ها، به آنان ارائه شود.(سازگاری زوجهای جوان)
برای مشاهده مطالب بیشتر به سایت فرزدان مراجعه نماید.
دیدگاهتان را بنویسید