جهت گیری بازار و نوآوری در محصول: نقش واسطه ای قابلیت فناوری

جهت گیری بازار و نوآوری در محصول: نقش واسطه ای قابلیت فناوری
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین جهت گیری بازار و نوآوری محصول و نقش واسطه ای توانایی فناوری در این رابطه انجام میشود. همچنین هدف آن بررسی تأثیر جهت گیری بازار بر نوآوری محصول در چارچوب طبقه بندی شدت فناوری در زمینه های فعالیت تجاری است.
داده های تحقیق از 186 مدیر ارشد و میانی 627 شرکت تولیدی که به طور گسترده ای نوآورانه تلقی میشوند و در میان 1000 شرکت تولیدی بزرگ ترکیه قرار دارند، به دست آمده است. داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی تجزیه و تحلیل شد.
مشتری مداری و هماهنگی بین عملکردی، دو بعد متمایز جهت گیری بازار، تأثیرات مثبتی بر نوآوری محصول داشتند.
قابلیت فناوری نقش واسطه ای در تأثیر مشتری مداری و هماهنگی بین عملکردی بر نوآوری محصول داشت. علاوه بر این، هماهنگی بین عملکردی به طور مثبت بر نوآوری محصول در شرکت هایی با شدت فناوری پایین تأثیر میگذارد، در حالی که مشتری مداری بر نوآوری محصول در شرکت هایی با شدت تکنولوژی متوسط به بالا تأثیر مثبت میگذارد.
برای موفقیت در نوآوری های محصول، شرکت ها باید مکانیزمیرا برای به دست آوردن اطلاعات در مورد نیازها و انتظارات مشتری و انتشار و استفاده موثر از این اطلاعات در میان عملکردهای سازمانی ایجاد کنند.
آنها همچنین باید توانایی های فن آوری خود را بهبود بخشند تا دانش بازار را به نوآوری در محصول تبدیل كنند. رابطه بین جهت گیری بازار و نوآوری محصول در مطالعات قبلی بررسی شده است.
با این حال، تعداد کافی مطالعات در مورد نقش واسطه ای توانایی فناوری در این رابطه وجود ندارد.
این مطالعه با هدف از بین بردن شکاف در ادبیات در مورد نقش واسطه ای توانایی فناوری است. بعلاوه، فعالیتهای نوآوری شرکتها بسته به شدت تکنولوژی متفاوت است، اما تعداد محدودی ارزیابی در این زمینه انجام شده است. این مطالعه با بررسی تأثیر ابعاد بازارگرایی بر نوآوری محصول با توجه به شدت تکنولوژی، دانش ارزشمندی را به ادبیات مربوطه میرساند.
کلمات کلیدی: جهت گیری بازار، نوآوری محصول، قابلیت فناوری، شدت فناوری، نوآوری
مقدمه
عملکرد محصولات و خدمات ارائه شده به بازار برای تأمین انتظارات و یا نیازهای مشتریان در موفقیت شرکتها تعیین کننده است. مشاغل منابعی را تخصیص میدهند، مانند افراد، زمان و سرمایه، برای نوآوری محصول و کسب مزیت رقابتی در بازار از طریق محصولاتی که آنها تولید میکنند در نتیجه یک فرایند چالش برانگیز است.
با این حال، هنگامیکه نتایج و آمار به دست آمده بررسی شد، مشاهده شد که در پایان این فرآیند کسب و کارها تا حد زیادی شکست هایی را تجربه میکنند.
جهت گیری بازار به توانایی یک کسب و کار برای تولید دانش بازار در سراسر سازمان در مورد نیازهای مشتری فعلی و آینده، انتشار این اطلاعات در تمام بخشهای سازمانی و پاسخ به بازار با استفاده از محصولات و خدمات توسعه یافته بر اساس دانش بازار برای تأمین نیازهای مشتری اشاره دارد.
بازارگرایی منبع مهمیاز اطلاعات برای نوآوری در محصول است. نوآوری های واقعی باید فراتر از تجارب معمول مشتریان و تعریف مجدد مشکلات موجود باشند.
جهت گیری بازار با کمک به کسب دانش بازار از محیط خارجی، درک ترجیحات مشتری، پاسخ به روند بازار و درگیر توسعه محصول، طراحی و تمایز متناسب با نیاز بازار، بر نوآوری محصول تأثیر مثبت میگذارد.
مطالعات مربوط به رابطه بین بازارگرایی و نوآوری محصول گزارش کرده است که بازارگرایی به دلیل نمونه های متشکل از مشاغل صادراتی و شرکت های محاسباتی با فناوری پیشرفته، تأثیر قابل توجهی بر نوآوری محصول از این لحاظ، نتایج مربوط به رابطه بین بازارگرایی و نوآوری محصول ممکن است برای هر شرکت تأثیر یکسانی نداشته باشد و تأثیر ابعاد بازارگرایی بر نوآوری محصول بسته به ویژگیهای خاص شرکتها ممکن است متفاوت باشد.
این مطالعه با در نظر گرفتن ویژگی های شرکت ها از دیدگاه دیگری در این مطالعه گنجانده شده اند.
برای مدیران مشاغل، این مطالعه بر اهمیت تولید دانش بازار در مورد مشتریان و رقبا و استفاده از این هوش برای پاسخگویی به بازار تأکید دارد. این مطالعه بیشتر سهم جهت گیری بازار در توسعه توانایی فناوری و اهمیت توانایی فناوری در تبدیل دانش بازار خارجی به نوآوری محصول را توضیح میدهد و مدیران را قادر میسازد تا بفهمند کدام ابعاد جهت گیری بازار، از جمله مشتری مداری، رقیب گرایی و هماهنگی بین عملکردی، برای نوآوری محصول بر اساس شدت تکنولوژی شرکت هایشان مهمتر است.
نتیجه گیری
این مطالعه رابطه بین نوآوری محصول و ابعاد بازارگرایی را مورد بررسی قرار داده است که شامل مشتری مداری، رقیب گرایی و هماهنگی بین عملکردی و نقش واسطه ای قابلیت فناوری در این رابطه است.
علاوه بر این، اثر ابعاد جهت گیری بازار بر نوآوری محصول با توجه به شدت فناوری را بررسی کرد.
این مطالعه روابط را با استفاده از چارچوب مفهومیبه ویژه بر اساس دیدگاه مبتنی بر منابع ارزیابی کرده است.
این مطالعه نشان داد مشتری مداری، یکی از ابعاد بازارگرایی تأثیر مثبتی بر نوآوری محصول دارد. مشتری مداری شرکت ها را قادر میسازد تا نیازها و انتظارات مشتری را درک کنند و در نتیجه به شکل گیری ایده های محصول جدید، توسعه محصولات جدید، معرفی آنها به بازار و موفقیت در نوآوری محصول کمک میکند. نتایج نشان داد که گرایش به رقبا تأثیر قابل توجهی بر نوآوری محصول ندارد.
مطالعات قبلی جهت گیری رقبا در شکل گیری ایده های محصول جدید را نشان داد و با توسعه محصول جدید رابطه معناداری دارد، که به طور مثبت بر موفقیت توسعه محصول تأثیر میگذارد.
این مطالعه نشان داد که هماهنگی بین عملکردی تأثیر مثبتی بر نوآوری در محصول دارد. هماهنگی بین عملکردی، دانش و پاسخ به بازار از طریق نوآوری محصول در استفاده بهینه از برند مهم تلقی میشود. نتایج نشان داد که توانایی فناوری نقش واسطه ای در تأثیر ابعاد جهت گیری بازار، به ویژه مشتری مداری و هماهنگی بین عملکردی، بر نوآوری محصول دارد. همچنین توانایی فناوری تأثیر مثبتی بر نوآوری محصول دارد.
این مطالعه بیشتر مشخص کرد که جهت گیری رقبا تأثیر قابل توجهی بر توانایی فناوری ندارد و توانایی فناوری هیچ نقشی واسطه ای در تأثیر جهت گیری رقبا بر عملکرد ندارد.
برای مشاهده مطالب بیشتر به سایت فرزدان مراجعه نماید.